عشق فقط یک کلام

گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش

عشق فقط یک کلام

گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش

کاش نماز عیدفطر را به امامت مولای غریبمان اقتدا کنیم...

در محل کارم نشسته ام و قبل ازآغازبه کار، طبق معمول هر روز ، نگاهی به عناوین سایت ها می اندازم .  شب گذشته ، باران  زیبایی درهمه جای ایران باریده وبارش و رعد و برق تا حدود صبح ادامه داشته،  حالاهوای صبحگاهی لطیف و تمیز شده و به یادمان می آید که نفس کشیدن هم کاری است !

می خواهم پنجره را باز کنم  ،  که یکی از عناوین روزنامه، در چشم و ذهنم پررنگ می شود : نسل کشی در میانمار ، جامعه جهانی باید به یاری مسلمانان میانماری بشتابد .

 لطافت هوای  صبحگاهی و بوی بارانی که هنوز در هوا پیچیده و .... صفحه را ورق می زنم و تلاش می کنم که ذهنم را ببرم به سمتی دیگر . مثلا به این موضوع فکر کنم که از  دوشنبه عصر، بیست درصد به نرخ تاکسی ها و مسافر کش ها افزوده شده  و این روزها ،  پس لرزه های این افزایش قیمت  ما را هم گرفتار کرده است  .

اما باز میانمار خود می نماید ! رئیس جمهوری میانمار گفته است : ما، مسلمانان را شهروند این کشور نمی دانیم . آن ها مهاجرینی هستد که به طور غیر قانونی وارد شده اند و باید در اردوگاه ها مستقر شوند و یا اینکه  از کشور خارج شوند ! آن ها فاقد حقوق شهروندی هستند !

 

    - بودیست ها در میانمار خانه های مسلمانان را به آتش کشیده و تعداد زیادی از آن ها را به خاک و خون کشیده اند ؛ به زنان مسلمان ، جلوی چشم شوهران و فرزندان آن ها تجاوز شده است ....

نه ، نمی توان ! نمی شود این عناوین را نادیده گرفت ؛ حتی اگر پس از مدت ها ، تحمل هوای گرم و کشنده تهران ، به بارانی رسیده باشی ؛ حتی اگر تورم  ، این بار، بار با بهای کرایه وسایل نقلیه درون شهری دیدار کرده باشد ، حتی اگر خودت و اطرافیانت را با شو ک های پی در پی اقتصادی و روانی رو در رو ببینی !

نمی توانی ندیده بگیری که در جنوب شرقی قاره ای که در آن زندگی می کنی ، آدم های هم کیش تو، به وحشیانه ترین شکل ممکن ، مورد آزار و شکنجه قرار می گیرند .

مسلمانان روهینگیا ،که در سواحل غربی میانمار و در منطقه ای به نام آراکان یا راخین ساکن هستند ، به بهانه متفاوت بودن نژادشان از بودایی ها ، به بهانه در اقلیت بودنشان ، به بهانه مظلوم بودنشان و به بهانه عدم حمایت بین المللی از ایشان ، شکنجه می شوند ؛ بدنشان را می سوزانند ، خانه ها و اموالشان را آتش می زنند ، به زنانشان هتک حرمت می کنند و مردانشان را به قتل می رسانند .

بارزترین مصادیق نسل کشی ، برخلاف همه قطعنامه ها و بیانیه های نهادها و سازمان ها و اتحادیه های مدعی آزادیخواهی در جهان ، اتفاق می افتد ، اما صدای هیچ کس دراین دنیای بزرگ ، در نمی آید !

 

 

لابد همه آزادی خواهان و فعالان حقوق بشری در کشورهای غربی و شرقی و مسلمان ، پنجره هایشان را باز کرد ه اند تا از بوی خوش باران لذت ببرند !

  که حوصله دارد به این مسلمانان پابرهنه ، نگون بخت و فقیر فکر کند که از دم تیغ می گذرند و آوارگی ، میراث نسل اندر نسلشان شده است و نه در غربت دلی شاد و نه رویی در وطن دارند ؟

آدم هایی که از فرط آزار دولت مرکزی شان و هم وطنانشان ، به مرزهای بنگلادش و دیگر کشورهای هم جوار پناه برده و از آن مرزها نیز به بدترین شکل ، رانده می شوند...به عربستان و مالزی و اندونزی می روند و با آن ها بدترین رفتارها می شود و باز گردانده می شوند...

چه باک اگرخانم آنگ سان سوچی فعال حقوق بشری وبرنده جایزه صلح نوبل میانمار ، در هیچ کدام از ملاقات های بین المللی اش نامی از این ها نبرد و زمانی که خبرنگاران با سماجت در مورد وضعیت مسلمانان کشورش از او سوال کنند ، پاسخ دهد : نمی دانم مسلمان ها تبعه میانمار محسوب می شوند یا نه ؟!

چه باک اگر این همه کشور مسلمان و ثروتمند ، اصلا به روی خودشان نیاورند که در میانمار چه می گذرد یا به کمترین عکس العمل های بین المللی قناعت کنند که سیخ و کبابشان ، هیچ یک نسوزد!

چه باک اگر یان کی مون و دیده بان حقوق بشر هم نمایندگانی برای بررسی اوضاع مسلمان ها به میانمار بفرستند که مثلا خوب ، ما هم هستیم و مراتب آزادی خواهی و انسان دوستی مان را ثابت کردیم ؛ حالا دیگر بودیست ها می دانند و مسلمان ها ...!

چه باک اگر یک اتوبوس در میانمار واژگون شود و یک زن بودایی مورد هتک حرمت قرار گیرد و این بهانه ای شود برای شروع مجدد حملات شدید و فجیع بودیست ها و دولت مرکزی میانمارعلیه مسلمان ها .....

فکرش را بکنید ، در جهانی که به برکت وسایل ارتباط جمعی و تکنولوژی رسانه ای ، این قدر کوچک شده است ، خیلی از ما نمی دانیم   میانمار کجاست و مگر مسلمان هم دارد و وای....این عکس های دل خراش چیست که در خروجی خبرگزاری ها گذاشته اند و اصلا جریان چیست؟ 

 نه تنها ما نمی دانیم ، احتمالا بیشتر مسلمان های دنیا هم نمی دانند ! فعالان حقوق بشر بین المللی هم نمی دانند ؛ سازمان ملل و کمیسیون های مختلفش که برای مردن یک سگ آمریکایی در فلان نقطه جهان ، فوری قطعنامه صادر می کنند هم سعی می کنند زیاد ندانند !

ای بابا ، کشته شدن چند تا مسلمان پاپتی میانماری که شهروند هیچ کدام از کشورهای دنیا  محسوب نمی شوند که این قدر سرو صدا ندارد ! برویم دنبال پنجره و باران و حساب بانکی خودمان ...

 

منبع :  mehrmana.blogfa.com

آخر تو چه میدانی ...؟؟

 

تو میتوانی روسری نصفه نیمه ات را هی برداری و دوباره بزاری

.

میتوانی گاهی بادبزنش کنی

.

میتوانی مانتوی سفید کوتاه نازک چسبان بپوشی تا گرمت نشود

.

میتوانی شلواری بپوشی که دمپایش تا صندل ات ۲۰ سانتیمتر فاصله داشته باشد

 

میتوانی جوراب هم نپوشی

.

لاک هم لابد خنک کننده است.

 

بستنی هم لیس بزن روی نیمکت پارک 

 

بوی ادکلنت هم میتواند تا ۱۰ متر پشت سرت تعقیبت کند.

 

فرض کن اینها بلد نیستند مثل تو باشند

 

فرض کن اینها عادت کرده اند به این پارچه ی سیاه در این گرما.

 

فرض کن گرمشان نمیشود. فرض کن تو روشنفکری و اینها امل.

 

آخر تو چه میدانی چادر ترنم عطر یاس در فضای غبار آلود دنیاست؟

 

آخر تو چه میدانی حجاب خنکا و زیبایی به وجود هر دختر مینشاند؟

 

تو میتوانی خوش باشی به عرق نکردن در دنیا.*

 

 

خنکای بهشت گوارایتان دختران چادر

من و شلوارم...


تا من و شلوارم سوار مترو شدیم، پیرمرد زمزمه کنان و متعجب طعنه ای زد : "بسم الله الرحمن الرحیم!" من و شلوارم به روی خودمان نیاوردیم؛ کمی جلوتر مرد میانسالی را دیدم که به ما خیره شده است. انگار برای اولین بار بود و من و شلوارم را میدید. من و شلوارم به این نگاه ها عادت داریم. مردم دوست دارند به دیگران همان چیزهایی را بپوشانند که خودشان میپوشند وگرنه تمام وجودشان علامت سوال میشود. مردم اصلا ذره ای به دیگران احترام نمیگذارند. من این رفتارها را نمی فهمم. حالا دیگر شرایط تغییر کرده است. شلوار پاره نداشته باشی، به قول خارجی ها Cool یا باحال نیستی.

جالبه که اکثریت عزیزان شلوار پاره پوش اعتقاد دارند که تقلید از هر چیزی که باشه کار جالبی نیست در صورتی که خودشون و افکارشون قربانی همین تقلید کورکورانه هستند؛ اما سر در برف دارند !

تاریخچه شلوارهای جین پاره:

سالهای 1970-1950: طبق آمار اینترنتی 99 درصد یاغی گران و قاتلان آمریکایی شلوارهای پاره به تن میکردند.

30آگوست 1955: ژنده پوشان خیابانی با شلوارهای پاره به تکدی گری می پردازند.

اواسط سال 1971: طرح بازیافت لباس های کهنه؛ وصله گکردن شلوارهای رفته رفته محبوب می شود.

سال 1974: گروه موسیقی راک آمریکایی "TheRamones"  شلوارهای پاره می پوشند.

سال 1977: کنسرت موسیقی Iggy pop شلوارهای پاره با پین متنوع آراسته می شوند.

سال 1980: شلوارهای پاره و موهای بلند طرفداران کمتری پیدات میکند.

سال 1984: جین های از پیش پاره شده به بازار می آیند.

سال 1986: موج شلوارهای پاره به اروپا میرسد.

11ژوئن 1986: اولین مقاله روزنامه ای به موضوع شلوارهای پاره میپردازد.

سال 1987: شیوع لباس های رسمی پاره در محافل و مجالس

سال 1989: طی یک مصاحبه مطبوعاتی عنوان میشود والدین باورشان نمی شود که پول شلوارهای پاره را می دهند.

اواخر سال 1989:مد در خدمت طراحان لباس های پاره

سال 1990: خواننده زن آمریکایی "مدونا" جین پاره میپوشد.

سال 1992: بازیگران هالیوودی به استقبال شلوارهای پاره میروند.

  اواخر دهه 90: چه کسی شلوار های پاره را کشت؟!

و حالا بعد از گذشت بیش از یک دهه، شلوار پاره به ایران می آید؛ ظاهرا ایرانیان در تقلید از چنین مد پستی بیش از یک دهه عقب افتاده اند ...

 

امان از آیین‏نامه و قانون ....

امان از  آیین‏نامه و قانون اگر خروجی‏اش به درمان دردهای چند لایه یاران خمینی (ره) نینجامد. به بنیاد شهید چه ربطی دارد که فرزندان یک جانباز شیمیایی که پیش از شهادت پدر عوارض جنگ را از او به ارث برده‏اند؟ اصلا می‏خواست ازدواج نکند ...

ادامه مطلب...

هنوز...

 

هنوز اردوی شناسایی که می‌رویم، دنبال در و دیوار کاه‌گلی می‌گردیم و سقف زهوار در رفته؛ تا جهاد کنیم برای‌ش!


هنوز اردوی شناسایی که می‌رویم، دنبال آن روستاییم که آب شُرب ندارند، بخورند و از آب چاه...


ادامه مطلب ...

مگر ما مرده ایم ؟؟؟؟

امام رضا علیه السلام: «مَنْ رَضِیَ شَیْئاً کَانَ کَمَنْ أَتَاهُ».
هرکه از کاری راضی باشد مثل کسی است که آنرا انجام داده 
مگـــر مــا مُـــرده‌ایم؟! 
تجمع اعتراض دانشجویان دانشگاه کاشان به هتاکان امام هادی علیه السلام
یکشنبه 31 اردیبهشت
سـاعـت 12
مقابـل سلــف
(حرکت به سمت مسجد)
  همانطور که اطلاع دارید:
از حدود چند ماه قبل گروهی اندک در فضای مجازی جریانی را با هدف توهین و هتک حرمت به مقام والای حضرت امام هادی علیه السلام به راه انداختند و عده‌ای جاهل و گمراه نیز به دنباله روی از ایشان پرداختند. این افراد با توهین به جایگاه رفیع ولایت و امامت و با رواج توهین‌ها و دروغ‌ها و نسبت‌های زشت و ناروایی که دل هر انسان آزاده‌ای را به درد می آورد، سعی در کم رنگ کردن تلألو انوار الهی اهل بیت علیهم‌السلام داشته و هم‌چون یزیدیان دست شیطان را به نشانه‌ بندگی بوسه زده‌اند. 
در پاسخ به این جریان موهن، گروهی از شیعیان و ارادتمندان به مقام عظیم‌الشان حضرات معصومین علیهم‌السلام اقدام به اجرای طرح "دهه بزرگداشت امام علی النقی علیه السلام در فضای مجازی" نمودند که به حق حرکتی تاثیر گذار و قابل ستایش بود.
اما اینک پس از گذشت اندک زمانی از این حرکت ارزشی، بار دیگر یکی از ایادی شیطان در حرکتی موهن، با ساخت و اجرای ترانه‌ای به شدت توهین آمیز به امام هادی‌علیه السلام ، مجددا بندگی خود به ابلیس را به اثبات رسانده و خشم عاشقان اهل بیت عصمت و طهارت را بر انگیخته و قلبشان را به درد آورده است.
  علاوه بر این :
چند روز پیش، یکی از نشریات منتسب به انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران، در یک مقاله سفارشی اقدام به حمایت از خواننده هتاک به ساحت مقدس امام هادی (ع) کرد.که این اقدام تامل برانگیز نیز قلب همه ما را به درد آورد.
   مگر ما مُرده‌ایم؟!
این اقدامات بی‌شرمانه و سخیف که خون همه‌ی عاشقان اهل بیت عصمت و طهارت را به جوش آورده، ما دانشجویان دانشگاه کاشان را بر آن داشت تا بیش از این نسبت به این اقدامات شیطانی ساکت ننشسته و محبت و ارادت خود به امام هادی علیه السلام و ائمه معصومین ابراز و انزجار خود از دشمنان ایشان را اعلام داریم.
مَن والاکُم فَقَد والَى اللّه‏َ ، ومَن عاداکُم فَقَد عادَى اللّه‏َ ، ومَن أحَبَّکُم فَقَد أحَبَّ اللّه‏َ ، ومَن أبغَضَکُم فَقَد أبغَضَ اللّه‏َ .
هرکه با شما دوستى کند با خدا دوستى کرده است و هر که با شما دشمنى کند با خدا دشمنى کرده است،
هر که شما را دوست بدارد خدا را دوست داشته است و هرکه شما را دشمن داشته باشد خدا را دشمن داشته است. (زیارت جامعه کبیره)
 
مگـــر مــا مُـــرده‌ایم؟! 
تجمع اعتراض دانشجویان دانشگاه کاشان به هتاکان امام هادی علیه السلام
یکشنبه 31 اردیبهشت
ساعت 12
مقابل سلـــــف
(حرکت به سمت مسجد)
*
**
خفاشِ خنّاسِ تیره چشم و سیه دل چه می فهمد روشنی آفتاب پر فروغ هادی(عرا. آن هدایت گری که از  کلامش «جامعه» می ریزد و با گوشه نگاهش «عبدالعظیم» می پروراند. کور دلان پنداشتند که زندانیش کردند اما مگر می توان خورشید را به بند کشید؟! ناپاکان در اندیشه زوالش بودند اما رایت هدایتی را که حق برافراشته باشد، افتادنی نیست.
*
**
یک داستان از زندگی امام هادی علیه السلام
یک بار، باز هم از امام هادى نزد متوکل سعایت کردند که در منزل او اسلحه و نوشته‏ها و اشیاى دیگرى است که از شیعیان او در قم به او رسیده و او عزم شورش بر ضدّ دولت را دارد. متوکل گروهى را به منزل آن حضرت فرستاد و آنان شبانه به خانه امام هجوم بردند، ولى چیزى به دست نیاوردند، آنگاه امام را در اطاقى تنها دیدند که در به روى خود بسته و جامه پشمین بر تن دارد و بر زمینى مفروش از شن و ماسه نشسته و به عبادت خدا و تلاوت قرآن مشغول است/امام را با همان حال نزد متوکل بردند و به او گفتند: در خانه‏اش چیزى نیافتیم و او را روبه قبله دیدیم که قرآن مى‏خواند. 
متوکل چون امام را دید، عظمت و هیبت امام او را فرا گرفت و بى اختیار حضرت را احترام کرد و در کنار خود نشاند و جام شرابى را که در دست داشت به آن حضرت تعارف کرد! امام سوگند یاد کرد و گفت: گوشت و خون من با چنین چیزى آمیخته نشده است، مرا معارف دار! او دست برداشت و گفت: شعرى بخوان! 
امام فرمود: من شعر کم از بردارم.
گفت: باید بخوانى؟
امام اشعارى خواند که ترجمه آن چنین است:
زمامدارن جهانخوار و مقتدر) بر قله کوهسارها شب را به روز آوردند در حالى که مردان نیرومند از آنان پاسدارى مى‏کردند، ولى قله‏ها نتوانستند آنان را (از خطر مرگ) برهانند.
آنان پس از مدتها عزت از جایگاههاى امن به زیر کشیده شدند و در گودالها (گورها) جایشان دادند؛ چه منزل و آرامگاه ناپسندى!
پس از آنکه به خاک سپرده شدند، فریاد گرى فریاد برآورد: کجاست آن دست بندها و تاجها و لباسهاى فاخر؟
کجاست آن چهره‏هاى در ناز و نعمت پرورش یافته که به احترامشان پرده‏ها مى‏آویختند (بارگاه و پرده و دربان داشتند)؟
گور به جاى آنان پاسخ داد: اکنون کرمها بر سر خوردن آن چهره‏ها با هم مى‏ستیزند!
آنان مدت درازى در دنیا خوردند و آشامیدند؛ ولى امروز آنان که خورنده همه چیز بودند، خود خوراک حشرات و کرمهاى گور شده‏اند!
چه خانه هایى ساختند تا آنان را از گزند روزگار حفظ کند، ولى سرانجام پس از مدتى، این خانه‏ها و خانواده‏ها را ترک گفته به خانه گور شتافتند!
چه اموال و ذخائرى انبار کردند، ولى همه آنها را ترک گفته رفتند و آنها را براى دشمنان خود واگذاشتند!
خانه‏ها و کاخهاى آباد آنان به ویرانه‏ها تبدیل شد و ساکنان آنها به سوى گورهاى تاریک شتافتند!
تأثیر کلام امام چندان بود که متوکل به سختى گریست، چنانکه ریشش‏تر شد. دیگر مجلسیان نیز گریستند. متوکل دستور داد بساط شراب را جمع کنند و چهار هزار درهم به امام تقدیم کرد و آن حضرت را با احترام به منزل بازگرداند!  ( مسعودى، مروج الذهب، بیروت، دارلأندلس، ج 4، ص 11 )
*
**
خلاصه‌ای از خفاش تیره چشم!
*«شاهین نجفی» خواننده و سازنده کلیپ موهن علیه امام هادی(ع).
* از دوره اصلاحات به راه‌اندازی گروه‌های موسیقی زیرزمینی در رشت و تهران پرداخت.
*یک «همجنس‌باز» است که به سبب اشاعه فحشا و فساد با شکایت شاکیان خصوصی شامل چند خانواده، دو بار در ایران دستگیر شد و سال ۱۳۸۴ از ترس مجازات سنگین کیفری به آلمان گریخت.
*نجفی به سرعت با پسماند‌های گروهک‌های ترویستی مانند «سازمان فدائیان خلق» و «سازمان مجاهدین» پیوند خورد.
*با پیوستن به گروه «تپش ۲۰۱۲» در تجمعات این گروهک‌های تروریستی علیه ایران در شهرهای «استکهلم» در سوئد و «اسن» در آلمان حضور یافت و به اجرای کنسرت در میتینگ‌های منافقین پرداخت.
* در سال ۱۳۸۷ که سازمان‌های مارکسیستی- تروریستی برای گسترش فعالیت‌های خود در دانشگاه‌های ایران می‌کوشیدند، «شاهین نجفی» نیز به همکاری با آنان پرداخت و توسط چند دانشجو در داخل ایران قصد یارگیری برای تروریست‌ها را داشت، اما آن زمان روزنامه «کیهان» پشت صحنه این پروژه را فاش کرد و در ۸ مهرماه ۱۳۸۷ نوشت: «اخیراً برخی از وبلاگ های دانشجویی اپوزیسیون با گرایش مارکسیستی، بیانیه‌ای از یک گروه موسیقی با عنوان تپش ۲۰۱۲ منتشر کرده اند که در آن از راه اندازی کمپین یکصد هزار امضاء خبر می دهد.
*این گروه مبتذل خود را متشکل از تعدادی جوان ایرانی و آلمانی معرفی می کند... اعضای این گروه هدف خود از تشکیل چنین محفلی را تلاش برای جمع‌آوری امضا و ارائه آن در سالروز حقوق بشر (۱۰ دسامبر) به پارلمان اروپا در بروکسل اعلام کرده‌اند تا توجه مطبوعات و رسانه‌های بین‌المللی را به شرایط حاکم در ایران و به اصطلاح نارضایتی مردم جلب کند.»
*وقتی شامگاه ۲۷ بهمن ۱۳۸۹ آقای «حسین شریعتمداری» در برنامه گفتگوی ویژه خبری شبکه دوم سیما از همکاری شهید «صانع ژاله» با روزنامه «کیهان» سخن گفت، رسانه‌های غربی چند ساعت را در شوک و بهت ناشی از این خبر به‌ سر بردند و فردای آن روز، جز واکنش‌های سراسیمه، کاری از دستشان ساخته نبود. اما، کمتر از ۱۵ ساعت پس از مصاحبه مدیرمسئول روزنامه «کیهان»، تلویزیون‌های فارسی‌زبان اپوزیسیون برانداز و رسانه‌های کردی‌زبان ضدانقلاب برنامه‌های عادی خود را برای پخش یک «خبر ویژه» قطع کردند و با نشان دادن تیزری تبلیغاتی از یک ویدئو کلیپ (نماهنگ) گفتند «سلطان رپ ایران علیه حسین شریعتمداری می‌خواند!» و برخی از سایت‌های خبری اروپایی نیز تیتر زدند: «ساخت موسیقی اعتراضی توسط یک همجنس‌گرای مشهور درباره مدیر کیهان».
*در همان هنگام، جریان رسانه‌ای «فتنه سبز ماسونی» در سایت‌های «فیس بوک»، «تویتر» و «یوتیوب» صفحات ویژه‌ای را ساختند تا «نماهنگ» این «همجنس‌باز مشهور و سلطان رپ ایران» را به صورت ویژه و در گسترده‌ترین سطح ممکن منتشر کنند.
*آیت الله صافی و آیت الله مکارم شیرازی پس از توهین وی به امام هادی علیه السلام حکم ارتداد این ملعون را صادر کردند.
*وی هم‌اکنون از ترس کشته شدن فراری است.
*وی هیچ وقت نفهمید که:  کی شود دریا به پوز سگ نجس!
اینکه یک خفاش کوچولو! بیاید علیه امام هادی علیه السلام جریان مجازی راه بیاندازد یا آوازی بخواندیا...درست است که دل بچه شیعه ها را به درد می آورد، اما از امام ما چیزی کم نمی شود.
عاشورا را به خاطر بیاوریم. امام حسین علیه السلام
 الان کجای تاریخ است؟ قاتلان او کجا؟ این دیالوگ مختار نامه از قول ابن زیاد ملعون یادتان هست؟ این خون حسین تمامی ندارد.
پس ما به توهین کنندگان بی‌شرم فقط می‌گویم:
 عرض خود می بری و زحمت ما می داری! 
*
مگـــر مــا مُـــرده‌ایم؟!
تجمع اعتراض دانشجویان دانشگاه کاشان به هتاکان امام هادی علیه السلام
یکشنبه 31 اردیبهشت
ساعت 12
مقابل سلـــــف
(حرکت به سمت مسجد)
 *
التماس دعا
سپاس
یاحق
*


  

جنبش حمایت از امام هادی (ع)


 
گفتن از شأن تو چه دشوار است
 "اهل بیت نبوتی" آقا
 "مهبط الوحی" و "معدن الرحمه"
 تو تمام کرامتی آقا
 
 عادت و خلق و خویتان احسان
 "أمرُکُم رشد" و حرفتان نور است
 من چه گویم که" شأنکم حقٌ "
 ذهن من از مقامتان دور است
 
 خط به خط جامعه کبیره تویی
 چه نیازی به وصف من داری؟
 سلب تو نور و نسل تو نور است
 فوق نوری فراتری، آری
 
 تو ز قوم و قبیله ی آبی
 و مبرّا زِ عیب و ایرادی
 نامت آیینه را زِ رو برده
 یا علی النقی و یا هادی
 
 آمدی تیرگی فراری شد
 قمرانه به شهر می تابی
 و سیاهی تو را نمی فهمد
 خارج از فهم کرم شب تابی
 
 دشمنت هرچه گفت باکی نیست
 تو نقی، پاک، مثل بارانی
 چشم "شاهین" و جغد و کرکس کور
 تا همیشه همای یزدانی
 
 "متوکل" امام این قوم است
 همشان مثل "معتز" و "واثِق"
 با دهان قصد نورتان دارند!
 نورکم حق و کلُّهم زاهِق ...

داوود رحیمی

وقف نامه ...

"بسم رب المهدی"

"دل ها همه ابری بود جایی باران زد"

سلام شهیدان....سلام عزیز کردگان خدا...

ما را به سرزمینی بردید که بوی بهشت از آن می آمد...

آری نمی دانیم دعوت شدگانیم یا ادامه دهندگان....

یادش به خیر چمدان به دست؛دست خالی!قدم بر خاک های دوکوهه گذاشتیم،چه سخت بود تحملش بدون لمس حضور شما....!

چه طور می توانستیم قدم بر سرزمینی بگذاریم که قدمگاه مادرمان هست؟از شما می پرسیم:شهداء چگونه می توانستیم آن جا دم از دم برداریم،در حالی که جای جهان آرایمان خالی بود....؟؟حاج حسن  خرازی همین جا بود که، گوشه ای از پاداش وصالش را گرفت...علمدارمان شد...،یا چشمان خسته ی حاج همتمان یادت است... این جا بود که شاهرخمان مدال حر شدن را بر گردن آویخت....یا مدقی که آخرین قربانی اش را هم داد و همره این قافله شد... چه بود و چه بر دل ها کرد که حاج یونس زنگی آبادی اش به این نیز قانع نگشت و از محبوب خواست تا او را حسین وار و ابولفضل واربرای خود بچیند....عباس کریمیمان هم بر سر این سفره با کرامت نشست .

آری این سرزمین است که صبر ایوب، بلندی را می طلبد و چه عبدالحمیدها و کلاهدوزها را در خیل خود برد....به راستی که ما نیز جز زیبایی....!!!هنوز دل هایمان،در سه راه شهادتش جا مانده است،شاید حالا بفهمیم معنی "الهی هیچ مسافری از رفیقاش ..."

و ما ای رفیقان،بازگشتیم.اما تنها به قوت سخن شهید کاظمیمان:خدایا شهادت را از تو زمانی می خواهم که هیچ کجا از آن خبری نباشد،واین چنین کمر برگشت بستیم و قوت قلبی برایمان شد که هنوز در باغ شهادت باز باز است....اکنون احساس سنگینی می کنیم،آری سنگینی بار تکلیف،مددی می خواهیم برایش،کنارشهداء می رویم تا نردبانمان شوند.میثاق می بندیم وخودتان راضامن برای ادامه ی طریق، در جبهه ی دانش گاه می دانیم،و اکنون در پیشگاه ولی عصر شما را شاهدان آن سرزمین و این جبهه می دانیم.

پشت به پشت هم رهپوی وصال می شویم:تا دیگر عاشورایمان را به بهار برسانیم.پس چشمان هزاران شهید بر اعمال ما دوخته است.

می دانیم در این رفتن ها و آمدن ها قرا است اتفاقاتی بیفتد و کوله بارها را هر چه محکم تر بست.آری در این وادی کلاس اول، درس اول،حرف اول:اخلاص است،با اخلاص است که مخلصانه با  شهداء زندگی می کنیم، باید قلبا احساس کنیم شهداء کمک می کنند ودوستیمان،اخلاقمان،راه رفتنمان، برخوردمان،رفاقتمان هم چون شهداء شود.

انیشتین و قیمت دلار


- پیرمرد: آقای راننده! این رادیوتو بزن ببینیم چی شد؟
- راننده: چی؟
- پیرمرد: جنبش وال استریت! خب قیمت دلار دیگه!
- جوانک: شنیدین از انیشتن می پرسن: "قیمت دلار چنده"؟
- راننده: چرا از اون می پرسن؟
- جوانک: به هر حال لابد یه کاره ای بوده، انیشتنه دیگه، مخترع فیزیک و نور بوده، حالا به هر حال بازار و کاسبی سرش می شده...
- پیرمرد: پسرجان! دو کلمه مطالعه کن! انیشتن مبدع تئوری نسبیت زمانه. بچه کفِ بازار که نیست.
- راننده: اتّفاقا این پسر همسایه ما لیسانس فیزیکه، بیکاره. می گه ای کاش این چهار سال به جای دانشگاه رفته بودم بازار.
- جوانک: خلاصه از انیشتن می پرسن: "دلار چنده؟" اونم می گه: "الآن؟... یا... الآن؟"
- پیرمرد: این یعنی همون نسبیت زمان!
- راننده: حالا باید حتما از انیشتن می پرسیدن؟
- پیرمرد: پَ نَ پَ، می اومدن از رئیس کلّ بانک مرکزی می پرسیدن!
- جوانک: جوکه دیگه... اتّفاقا از رئیس بانک مرکزی بپرسن خنده دار تره، بهترم هه...
- راننده: حالا دلار گرون شده روی یارانه های مام رفته؟
- جوانک: اینم از انیشتن پرسیده ان؟ جدیده؟
- پیرمرد: دِ خب شما که سوال یارانه ای داری بزن این رادیو رو شاید نامه داشته باشیم.
- راننده: اون دستگاهی که شما می گی فکسه ازش نامه میاد.
- پیرمرد: شما این رادیو رو بزن! رئیس جمهور نامه نوشته به پولدارا ازشون خواسته که یارانه نگیرن. بزن بلکه به مام نامه نوشته باشه.
- جوانک: که شمام یارانه نگیری؟
- پیرمرد: من نگیرم کی بگیره؟ من سی سال خدمت صادقانه کردم.
- راننده: بیمه فراگیر هم بودین؟ این بیمه فراگیر خیلی مهمّه.
- جوانک: خدمت صادقانه که حساب نیست. مهم اینه که تو اون سی سال پولدار نشده باشید.
- پیرمرد: پس کار کردم که چی بشم؟
- راننده: بگیم اینم از انیشتن بپرسن.
- پیرمرد: دِ بزن این رادیو رو!
- راننده: دِ پدرِ من! این لامروّت رادیو نیست! تاکسی متره!


حسام الدّین مقامی کیا-خبرآنلاین


اینا رو من نمیگم


ترجیح می دهم حقیقتی مرا آزار دهد ، تا اینکه دروغی آرامم کند. . .

..........................................................................

تنها دو روز در سال هست که نمیتونی هیچ کاری بکنی‌!
یکی‌ دیروز و یکی‌ فردا . . .

..........................................................................

خوبی بادبادک اینه که
می‌دونه زندگیش فقط به یک نخ نازک بنده
ولی بازم تو آسمون می‌رقصه و می‌خنده . . .

..........................................................................

انسان مجموعه ای از آنچه که دارد نیست ؛
بلکه انسان مجموعه ای است از آنچه که هنوز ندارد، اما می تواند داشته باشد . . .

..........................................................................

تهمت مثل زغال است اگر نسوزاند سیاه می کند . . .

..........................................................................

چقدر سخت است همرنگ جماعت شدن وقتی جماعت خودش هزار رنگ است . . .

..........................................................................

اگر گیاهان صدایی نداشته باشند
به معنای آن نیست که دردی ندارند . . .

..........................................................................

اگرمیخواهی محال ترین اتفاق زندگیت رخ بدهد
باور محال بودنش را عوض کن . . .

..........................................................................

برنده می گوید مشکل است ، اما ممکن
و بازنده می گوید ممکن است ، اما مشکل . . .

..........................................................................

آن اندازه که ما خود را فریب می دهیم و گمراه می کنیم، هیچ دشمنی نمی تواند . . .

..........................................................................

حتی اگر بهترین فرد روی کره زمین هستید به خودتون مغرور نشوید
چون هیچ کس از شخصی که ادعا می کند خوشش نمی آید . . .

..........................................................................

من در رقابت با هیچکس جز خودم نمیباشم
هدف من مغلوب نمودن آخرین کاری است که انجام داده ام . . .
"بیل گیتس"

..........................................................................

تنها راه کشف ممکن ها ، رفتن به ورای غیر ممکن ها است . . .
(آرتور کلارک)

..........................................................................

ژوبرت :
" برای یاد گرفتن آنچه می خواستم بدانم احتیاج به پیری داشتم ،
اکنون برای خوب به پا کردن آنچه که می دانم ، احتیاج به جوانی دارم " . . .

..........................................................................

دوست تو کسی است که هرگاه کلمه "حق" از تو شنید ، خشمناک نشود . . .

..........................................................................

معبودا !
به بزرگی آنچه داده ای آگاهم کن تا کوچکی آنچه ندارم نا آرامم نکند . .
..........................................................................


تمام محبتت را به پای دوستت بریز نه تمام اعتمادت را
(امام علی علیه السلام)

..........................................................................

بسان رود که در نشیب دره سر به سنگ می کوبد رونده باش
امید هیچ معجزه ای ز مرده نیست ، زنده باش . . .

..........................................................................

یادها فراموش نخواهند شد ، حتی به اجبار
و دوستی ها ماندنی هستند ، حتی با سکوت . . .

..........................................................................

مترسک عروسک زشتیست که از مزرعه مراقبت میکند
و آدمی مترسک زیباییست که جهان را می ترساند . . .

..........................................................................

دوستی کلام زیباییست که هرکس درکش کرد ، ترکش نکرد . . .

..........................................................................

زندگی قانون باور ها و لیاقتهاست ، همیشه باور داشته باش
لایق بهترین هایی . . .

..........................................................................

در زمین عشقی نیست که زمینت نزند ، آسمان را دریاب . . .

..........................................................................

آموخته‌ام که هیچ‌گاه نجابت و تواضع دیگران را به حساب حماقت‌شان نگذارم . . .

..........................................................................

پیروزی یعنی :
توانایی رفتن از یک شکست ، به شکستی دیگر
بدون از دست دادن اشتیاق . . .

..........................................................................

مردم هرگز خوشبختی خود را نمیشناسند
اما خوشبختی دیگران همیشه در جلو دیدگان آنهاست
..........................................................................

خداوندا مرا از کسانی قرار دِه که دنیاشان را برای دینشان میفروشند
نه دینشان را برای دنیاشان
(دکتر علی شریعتی)
..........................................................................

چنان باش که عمری با تو بودن ، یک لحظه ، و لحظه ای بی تو بودن ، یک عمر باشد . . .
..........................................................................

آدرس موفقیت : بزرگراه توکل ، بلوار آرامش ، خیابان آزاده
میدان عمل ، مجتمع نشاط ، واحد پشتکار ، پلاک 20 ، منزل خوشبختی
..........................................................................

زندگی ارزش دویدن دارد ، حتی با کفشهای پاره !