شهید غلامعلي پیچک:
مسئولیت ما مسئولیت تاریخ است. بگذارید بگویند حکومت دیگری بعد از حکومت علی(ع) بود به اسم حکومت خمینی(ره) که با هیچ ناحقی نساخت تا سرنگون شد. ما از سرنگونی نمی ترسیم، از انحراف می ترسیم.
*********************************************************
من آسمان پر از ابرهای دلگیرم
اگر تو دلخوری از من، من از خودم سیرم
من آن طبیب زمین گیر زار و بیمارم
که هر چه زهر به خود می دهم نمی میرم
من و تو آتش و اشکیم در دل یک شمع
به سرنوشت تو وابسته است تقدیرم
درخت سوخته ای در کنار رودم من
اگر تو دلخوری از من، من از خودم سیرم
پايان...
ياعلي
رمز ادامه مطلب : ""هــمــان""
قرآن به سر بـگیر مگر حس کنی دمی
نـیزه چقـدر گریه برای حسـین کرد
*************************************
جمعه 6 مرداد صدا و سيما و شنبه 7 مرداد رسانه هاي مكتوب و خبرگزاري ها همگي خبر "راهپیمایی نمازگزاران تهرانی در محکومیت نسل کشی در میانمار " را به طور گسترده تحت پوشش خبري قرار دادند...
منم دلم مي خواد اين بار اين خبر رو از ديدگاه خودم منتشر كنم :
""اقليت مطلق شركت كننده در نماز جمعه تهران هنگام خروج از درب جنوبي دانشگاه تهران به سمت ميدان انقلاب به قصد رفتن به منزل!!! كه از ميانگين سني بالاي 50 سال نيز بهره مي بردند و تا چند دقيقه قبل كه مجري پرشور!!! با جملات انقلابي!!! كه از آنان در راستاي انجام وظيفه ي ديني و شرعي خود ، التماس كرده بود كه از درب جنوبي به منزل خود تشريف ببرند!!! حتي نامي از كشور ميانمار فعلي و برمه سابق نشنيده بودند ، در اعتراض به نسل كشي در ميانمار راهپيمايي كردند.""
خيلي شبيه خبر منتشر شده در رسانه هاي جمهوري اسلامي بود ؟ نبوود ؟
اما تجمعي كه توسط رسانه هاي جمهوي اسلامي!!! آن طور كه بايد و شايد منعكس نشد...
سه شنبه ، 3 مرداد...
""تجمع مقابل دفتر سازمان ملل در محكوميت كشتار مسلمانان ميانمار""
همه جوان...
همه مذهبي...
همه دغدغه مند...
همه فعال سياسي و فرهنگي...
همه روزه...
محله ي غريب و نا آشنا...
همه انقلابي اما بدون مجري...
*********************************************************************
پ ن 1 :
نماز گزاران تهراني احتمالاً هنوز هم نمي دانند كه حتي اتحاديه ي اروپا هم زودتر از ايشان ، اعلام موضع رسمي!!! كرده است...
پ ن 2 :
احتمالاً حضور ما در مقابل دفتر سازمان ملل متحد از نظر نظام!!! براي امنيت ملي مخاطره اي ايجاد مي كرده كه به ازاي هر نفر ، يه نيروي ضد شورش كاشته بودند... ايكاش عاشوراي 88 هم...(بماند بقيش)
و نهايتاً
امام مي گفت :
"فرزندان انقلابی ام ، ای کسانی که لحظه ای حاضر نیستید که از غرور مقدستان دست بردارید ، شما بدانید که لحظه لحظه عمر من در راه عشق مقدس خدمت به شما می گذرد .
می دانم که به شما سخت می گذرد ولی مگر به پدر پیر شما سخت نمی گذرد ؟ می دانم که شهادت شرین تر از عسل پیش شماست ، مگر برای این خادمتان اینگونه نیست ؟ ولی تحمل کنید که خدا با صابران است .
بغض و کینه ی انقلابی تان را در سینه ها نگه دارید ، با غضب و خشم بر دشمنانتان بنگرید و بدانید که پیروزی از آن شماست"
اين روزها عادت كرده ايم به سكوت ، سكوت انقلابي!!!
اين بار به جاي كوچه هاي بني هاشم ، كوچه هاي كوفه...
امروز به جملات جالبي از سيد شهيدان اهل قلم در مقاله ي "فرزندان انقلاب در برابر عرصه های تجربه نشده سینما " از جلد دوم آيينه ي جادو برخورد كردم...
شايد به نوعي بتوان آن را نظر سيد مرتضي آويني درباره ي چرايي كشتار مظلومانه ي مسلمانان ميانمار و ديگر دشمني هاي رواشده در حق مسلمان در سال هاي دور و نزديك ناميد .
سيد شهيدان اهل قلم :
""اگر کسی سخن از خدا و پیامبران و راه حق بگوید؛ با او همان خواهند کرد که نمرودیان با ابراهیم علیهالسلام کردند، و مگر با ما اینچنین نکردند؟ و مگر با مسلمانان سراسر جهان اینچنین نمیکنند؟ مگر انقلابیون فلسطینی را در آتش نمیسوزانند؟ مگر مسلمانان هند را مثله نمیکنند؟ مگر هیتلری دیگر را به جان ما نینداختند؟ مگر سعی نکردند که با زور اسلحه مدرن و تکنولوژی نظامی بر ما غلبه کنند و تنها فریاد حقی را که روی این کرهی خاک بلند شده در گلو خفه کنند؟... مگر اسرای بسیجی ما را در خرمشهر، جلوی قدمهای سرلشکرهای خویش قربانی نکردند؟ مگر زنان و دختران مسلمان امت ما را در هویزه و سوسنگرد... زندهبهگور نکردند؟ مگر از شهدای ما نیز گذشتند؟ مگر با حجاج ما آن نکردند که حجاج بن یوسف ثقفی نیز با اهل مدینه نکرد؟... و راستش اگر خدا با ما، و روح خدا در میان ما نبود، اکنون از انقلاب اسلامی هیچچیز، حتی یاد و نام و خاطرهای نیز باقی نمانده بود. اما آن آتش بر ما گلستان شد... و از این بیش باز هم خواهند دید و خواهیم دید که چگونه سخن ما که آوای اصیل فطرت الهی انسان است، قلبها را و فردای جهان را تسخیر خواهد کرد و عَلم عدالت را بر فراز این ظلمآباد برخواهد افراشت. ""