ش بعد از صانع ژاله نوبت به محمد مختاری هم رسید ....
مبارک ...
اولین شهدای فتنه نیستند و شاید آخرینشان هم نباشند به هرحال مبارک است.
۲۵ بهمن خبری بود؟؟
نه هیچ خبری نبود...۲۵ بهمن ۸۹ هیچ خبری نبود ..
۲۵ بهمن ۸۹ هیچ خبری نبود فقط بازم بچه بسیجی ها سرشون بالا بود...
۲۵ بهمن ۸۹ هیچ خبری نبود فقط بازم بچه بسیجی ها خون دادن ...جون دادن......
۲۵ بهمن ۸۹ هیچ خبری نبود فقط بازم ستاره های حضرت ماه گل کاشتن....
۲۵ بهمن ۸۹ هیچ خبری نبودفقط بازم شهادت....راه مردان خدا....
صانع ژاله شهادتت مبارک
خبر تند بود و تیز اما تکراری ....
مبارک رفت
هرچقدر هم که جدید باشه و این ملت مصر تلاش کرده باشن خبر تکراری بود...چرا؟؟؟
واضحه 1400 سال پیش خبرشو داشتیم چه جوری؟؟
ان جاء الحق و زهق الباطل ...
میدونستیم هرکی راه غیر حق بره رفتنیه...
اما یه چیزی بدجور نگران کننده است و توی این تلاش توی ذوق میزنه
مردم مصر همه چی دارن ...
خدا ، دین ، رشادت ، مجاهدت ، شهید ....
اما فقط خمینی ندارن
واین سرنوشتشونو نگران کننده میکنه .
فکر کنم فقط یه کار ازم بر میاد ....
اینکه بگم : اللهم عجل لولیک الفرج
شما هم بگین آمین
رابعه ی عدویه عارف سرشناس قرن دوم هجری،مردی را دید که پارچه ای بر سر خود بسته است.پرسید : چرا این پارچه را بر سر خود بسته ای ؟
مرد گفت : سرم درد میکند .
رابعه گفت : چند سال داری ؟
مرد گفت : سی سال .
رابعه پرسید: در این سی سال بیشتر تندرست بودی یا بیمار ؟
مرد گفت : تندرست.
رابعه گفت : هرگز در تمام عمر نشانه ی شکر بر سر گذاشتی که اکنون برای یک سردرد ، پارچه ی شکایت بر سر می بندی؟!!
تذکره الاولیاء عطار نیشابوری
امشب شب قشنگیه درسته شب شهادته اما واسه من حس خوبی داره چون از یه سفر توپ اومدم از یه جایی که آدماش بوی خدا میدادن.
هی رفتم نزدیکشون که منم بو بگیرم بعد دیدم نه اونا تو دلشون . تو چشمشون . تو دینشون و حتی تو دنیاشون بوی خدا میدن نه رنگ خدایی گرفتن نه صدای خدا میاد ازشون نه....
راستی واقعا اونجا کجا بود...
احمد تا احد یک میم فرق است
جهانی اندرین یک میم غرق است
یقیناً میم احمد میم مستی است
که سرمست از جمالش چشم هستی است
ز احمد هر دو عالم آبرو یافت
دمی خندید و هستی رنگ و بو یافت
اگر احمد نبود آدم کجا بود
خدا را آیه ای محکم کجا بود
چه می پرسند کاین احمد کدام است
که ذکرش لذّت شرب مدام است
همان احمد که آوازش بهار است
دلیل خلقت لیل و نهار است
همان احمد که فرزند خلیل است
قیام بت شکن ها را دلیل است
همان احمد که ستّارالعیوب است
دلیل راه و علّام الغیوب است
همان احمد که جامش جام وحی است
به دستش ذوالفقار امر و نهی است
همان احمد که ختم الانبیا شد
جناب کنت و کنزاً مخفیا شد
همان اول که اینجا آخر آمد
همان باطن که بر ما ظاهر آمد
همان احمد که سرمستان سرمد
بخوانندش ابوالقاسم محمــــــد (ص)
محمد میم و حاء و میم و دال است
تدارک بخش عدل و اعتدال است
محمد رحمة للعالمین است
کرامت بخش صد روح الامین است
مـا معتقــدیم عـشــق سـر خـواهــد زد
بــر پشـت سـتم کسـی تبر خـواهـد زد
سـو گنــد بـه هــر چــهـارده آیــــه نـــور
سو گنــد بـه زخمـهای سـرشــار غــرور
آخـــر شــب ســرد مــا سحــر مـیگـردد
مـــهـدی بـه میــان شیــعه بــر میـگردد
اللهم عجل لولیک الفرج
کارهای ما در زندگی چندان بزرگ نیستند ما فقط میتوانیم این کارهای کوچک را با عشقی بزرگ انجام دهیم.
مادر ترزا
پس از انجام کاری که مرا موجب اندوه است-همچون گناهان-اگر تنها فرصت دورکعت نماز بیابم هرگز در دام اندوه نخواهم افتاد زیرا خداوند را برای تداوم سلامتی و سرزندگی ام صدا خواهم زد.
حکمت 299