عشق فقط یک کلام

گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش

عشق فقط یک کلام

گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش

کرسی های آزاداندیشی دانشگامون در۴ پرده

پرده اول 

دارم پاورچین پاورچین از جلوی دفترش رد میشم که ...

نه بالاخره منو دید اومد رو مخ  که :: از حکمت آزاداندیشی و بچه بیا و یکم اندیشه تو پر( شایدم پِرper !!) بده تا ما هم فیضی ببریم و گزارشی به بیلانومون اضاف بشه و ...

من :( لرزان ؛ آخه هنوز اندیشه م پر نگرفته دیگه !!) موضوعش چیه ؟

مسئول محترمه : هرچی خودت بخای

من : مخالف من کیه ؟

-          هر کی خودت بخای

-          زمانش ؟

-          هروقت خودت بگی

-          چی بگم ؟

-          هرچی ما می گیم !!!

-          من ( هنگولیده !!!) : ولی گمونم معنی آزاداندیشی اینه که... ؟

-          ( حق به جانب) :آره آره عزیزم صددرصد. ما همه ی  هدفمون همینه که دانشجوهامون به رشد و باور فکری برسن و ...

-          من ( هنگولیده تر از قبل ) : خب پس ....؟؟؟؟؟؟؟؟

-          ببین دیگه نه نگو که ....

پرده دوم

جلسه هماهنگی قبل از کرسی

حاضرین : سیب زمینی اول ( همون موافق ) ، سیب زمینی دوم ( همون مخالف ) ، حج آقا ، جمعی از جمیع کارمندا

حج آقا : اساسا (!) یکی از بند های اساسنامه کرسی های آزاداندیشی اینه که هر حرفی زده بشه پیگرد قانونی نداره .

ما که همه کیفولیدیم !! خیلی خوشمون اومده !! ای ول ای ول !! به این میگن آزاداندیشی

پرده سوم     3 ساعت مونده به شروع کرسی

زینگ زینگ زینگ زینگ (( صدای زنگ موبایلمه خب !!))

-          بفرمایید

-          سلام عزیزم چطوری ؟ واس کرسی آماده ای دیگه ؟

(صدای مسئولشه شناختمش )

-          سلام ممنون ، والا تا حدودی ... من ....

-          بگو ببینم چیا میخای بگی ؟

-          خب آجی واس همه که گفتم شامام گوش کن !!

-          نه یعنی میگم قبلش بیاین هماهنگ کنیم(!!!!!!)

-          جاااااااااااااااااااااااااااااااااان؟؟؟؟؟؟؟

{ یه بار دیگه تو ذهنم تیتر جلسه رو مرور میکنیم ؛ کرسی آزاداندیشی !!!!!

پرده بعد از سوم     2 ساعت و 59 دقیقه به شروع کرسی

زینگ زینگ زینگ ....

-          بفرمایید .

-          سلام حج آقا فلانی هستم .

-          سلام حجی خوب هستین ؟

-          خبر رسیده شما میخاین یه حرفایی بزنین که ...

(قربونت برم تکنولوژی !!!!  بابا سرعت اطلاع رسانی !!!)

پرده بعدتر از بعد از سوم     2 ساعت و 58 دیقه مونده به کرسی

زیییییییییییییییییننننننننننننننننننننننگگگگگگگگگگگگگگگگ

توی این پرده  و پرده های بعدی تا 1 دیقه مونده به 19  این زینگ ها ادامه داره   ( میدونم خودتون اینکاره ان رفتین تا تهش !!)

پرده چهارم    سالن کنفرانس محل برگزاری کرسی آزاداندیشی  ( ساعت شروع مراسم روی همه اطلاعیه ها خورده بود 19 )

ساعت 19    2 نفر ( هر دوشون مسئول برگزاری ان )

ساعت 19 و 20 دیقه  5 نفر

ساعت 19 و 30 دیقه   12 نفر   

ساعت 19 و 45 دیقه    25 نفر   - قاری شروع به قرآن خواندن میکنه .

ساعت 20 سرود ملی و مجری

10 دقیقه تمام مجری از فضیلت !! شب یلدا میگه و به سبک خانوم نامداری با قر و غمزه برامون شعر میخونه ....

دیگه خوابمون گرفته ....

اون زینگ ها و خواهش و تمنا ها ادامه داره .....

20 :20 بالاخره موافق و مخالف دعوت میشن بالای سن و.....

 

*این طالب بدم مقتول بکربلا*


*این طالب بدم مقتول بکربلا*

به دنبال کدام سرمشق و نمونه می‌گردی؟ چه کسی برای تو آرزوی رسیدن است و
منتهای ‌هدف؟

در قاب نگاهت کدام تصویر، شب و روز تکرار می‌شود و حتی در خواب و رؤیا همواره
با توست؟ فکر می‌کنی مثل چه کسی باید باشی، مثل چه کسی باید زندگی‌ کنی، حرف
بزنی، حتی‌ کارهای‌ روزمره‌ات را انجام دهی؟

با همه‌ جستجوهایت به کسی نمی‌رسی که در هر حال و برای همیشه انگشت اشارت به
سویش نشان کنی و شک نداشته باشی که او راه‌شناس است و با او به بیراهه نمی‌روی.

سرمشق‌ها و نمونه‌های دور و برت همه تمام شدنی‌اند و گذر زمان بهتر و بالاتر
از آن‌ها را معرفی می‌کند.

تو باید در پی کسی باشی ‌که هرگز تمام نشود، کهنه نگردد، بلکه تری و تازگی و
حقیقی بودنش هر روز، روشن‌تر از دیروز نمایان شود و کربلا بهترین نمونه برای
همیشه‌ انسان و همه‌ انسان‌هاست و حسین برترین اسوه و سرمشق.

او خود فرمود: «من برای شما بهترین سرمشق و نمونه‌ام» و مگر نه این‌که حسین(ع)
آیینه‌‌ تمام‌نمای پیامبر است و پیامبر بالاترین اسوه‌ حسنه؟!

حسین(ع)، همه را به خویش می‌خواند آن‌گاه که می‌فرماید: «هل من ناصر ینصرنی؛
آیا کسی هست یاری و همراهی‌ام کند؟»

بیایید همه‌ ما لبیک‌گوی آن حنجره خون فشان باشیم که لبیک به حسین، لبیک به
قرآن است.
در گذر زمان و در گردش مدام ماه، دوباره به ایستگاه محرم رسیده‌ایم. محرم فصل
رویش‌ها و ریزش‌هاست.

فصل صف‌آرایی تمام خوبی‌ها در مقابل همه‌ زشتی‌ها و پلیدی‌ها.

باز هم محرم و یک دنیا اشک و عشق و عبرت. باز هم کربلا و سرزمینی که تمام هستی
به گردش طواف می‌کنند و باز هم عاشورا و یک روز به وسعت تمام روزهای خدا.

به محرم که می‌رسی عاشورا را به یاد می‌آوری و حسین را، عباس را، اکبر را،
اصغر را، قاسم را و... زینب را.

به محرم که می‌رسی عطش را به یاد می‌آوری و رشادت را و شجاعت را و حمیت را و
ولایت‌مداری را و ایثار را و شهادت را و ... اسارت را.

به محرم که می‌رسی روزهایت را همسایه‌ شیرمردان میدان کربلا و شب‌هایت را در
کنار خیمه‌های ذکر و مناجات و دعا باش تا همیشه کربلایی باشی.

به محرم که می‌رسی، سوگوار عزیز فاطمه می‌شوی و سینه‌زن و زنجیرزن ثارالله و
اشک برگونه‌هایت پرپر می‌شود.

به خود ببال که خدا خیرخواه توست، که صادق آل محمد می‌فرماید:
«من اراد الله به الخیر فقذف فی قلبه حب الحسین وحب زیارته»
«هر کس خدا برایش خیر بخواهد محبت حسین و شوق زیارت او را در دلش می‌گذارد.»

به خود ببال که عاشق و شیفته‌ حسینی و عشق به حسین خیمه‌ همیشه افراشته در جان
توست، خیمه ای به وسعت همه‌ هستی، خیمه‌ای به بلندای همه‌ آسمان‌ها و
کهکشان‌ها، با خوانی گسترده از عطش که تشنگی بشریت را خاتمه خواهد داد. هرگز
مباد بی این عشق زندگی کنیم و بی این محبت بمیریم.

عبدالکریم خاضعی نیا
*عطر تربت کربلا بر دوش قلم‏هاى عاشورایى نشسته است تا بنویسند: لبیک یا حسین*

عشق فقط یک کلام

عشق فقط یک کلام
حسین علیه السلام



محرم که می‌آید؛
دلت را با خودش می‌برد.

 

می‌برد و آن را منزه می‌کند، از زنگارهای روزگار.
می‌شوید، عطرآگین می‌کند، صیقل می‌دهد، پاک می‌کند.

 

محرم که می‌آید؛
دل‌ها خدایی می‌شود،
چشم‌ها هم...

 

و آن را دلیلی نیست، به جز معجزه‌ی خون خدا.
خونی که شراره‌های آن، تا قیام قیامت در دل ظلم‌ستیزان می‌جوشد..



برای هم ویژه دعاکنیم

یا حسین


من و دیروز و امروز و...

دیروز از هر چه بود گذشتیم،امروز از هر چه بودیم 
آنجا پشت خاکریز بودیم و اینجا در پناه میز ...!!

دیروز دنبال گمنامی بودیم و امروز مواظبیم ناممان گم نشود

آنجا(جبهه)بوی ایمان میداد و این جا ایمانمان بو می دهد...


الهی : نصیرمان باش، تا بصیر گردیم .


بصیرمان کن تا از مسیر برنگردیم

و

آزادمان کن تا اسیر نگردیم

کبوتر دل من ، بی شکیب می آید....

همیشه از حرمت، بوی سیب می آید
صدای بال ملائک، عجیب می آید!

سلام! ضامن آهو، دل شکسته من
به پای بوس نگاهت، غریب می آید

نگاه زخمیِ تو، تا بقیع بارانی است
مگر ز سمت مدینه، طبیب می آید؟!..

به پای در دلت، ای غریبه تنها
علی(ع) ز سمت نجف، عنقریب می آید

طلای گنبد تو، وعده گاه کفترهاست.
کبوتر دل من، بی شکیب می آید


برات گشته به قلبم مُراد خواهی داد
چرا که ناله «امّن یُجیب» می آید.

تکنولوژی اومد فرهنگش نه !!

در اینجا به اختصار دو مبحث مورد بررسی قرار خواهد گرفت

اول : هدف به وجود آمدن شبکه های اجتماعی   ( دیدگاه سازندگان ، دیدگاه دولت ایران ، دیدگاه مردم و اعضای شبکه )

دوم : علت فیلتر شدن فیس بوک در ایران  

فیس بوک در ابتدا شبکه داخلی دانشجویان دانشگاه هاروارد بوده که در همان بدو تاسیس مورد توجه عموم دانشجویان همان دانشگاه قرار گرفت و کم کم به تمام قسمت های دیگر دنیا کشیده شد.

چرا فیس بوک در ایران فیلتر میشود ؟؟؟      1 سیاسی     2  اخلاقی    3   ترس دولت از قدرت گرفتن فیس بوک (( نمونه آب بازی در پارک های پردیسان و آب و آتش تهران که با فراخوان فیس بوکی 100 ها جوان رو دور هم جمع کرد اوایل مرداد 90 ))

مخالف:

اگر به زعم سیاسیون فیس بوک فضای ضد ایرانی دارد و باید فیلتر شود دلیل آن است آنها که ادعای تعصب ایرانی دارند فضا را خالی کرده اند .

اگر فضای فیس بوک چپی است کوتاهی از راستی ها بوده یا برعکس

موافق :

برای بررسی این گونه مسائل  باید اهداف سازندگان این شبکه ها حتما مورد بررسی قرارگیرد.

نیاز دولتهای غربی از جمله آمریکا به نفوذ در کشورهای درحال توسعه از جمله ایران را هیچکس حتی خود غربیها رد نمی کنند و این می تواند بخشی از اهداف را نشان دهد.

درواقع این شبکه های اجتماعی از همان ابتدا با هدف نفوذ طراحی می شوند پس از همان ابتدا این فضای ضد ایرانی حاکم بوده است.

مخالف :

 اگر فیس بوک به زعم مذهبیون فضای غیر اخلاقی دارد کاربر بی اخلاق داشته وکاربر بااخلاق نداشته . پس مشکل از خود مذهبیون است که میدان را خالی کرده اند

موافق: حالا که فضا خراب شده  پس مومن از ترس به خطر افتادن ایمانش نباید به ان وارد شود.

مخالف : اگر فضای فیس بوک ، توییتر و فرند فید و.... مورد دارد (که ماتایید یا تکذیب نمیکنیم ) به این خاطر است که کاربران ارزشی تحت تاثیر تبلیغات غلط ، فضارا خالی کرده اند.

موافق :تا این لحظه هیچ کس جواب منطقی و قانع کننده ای برای این شبهه نداد.

مخالف : فیلتر شدن فیس بوک یعنی محدود شدن دوستیابی ها ؛؛ مگر دوستیابی بد است ؟ با وجود تاکیدات اسلام مبنی برلزوم فعالیت های اجتماعی چرا کشور اسلامی ایران این دوستیابی ها را محدود می کند.

موافق : کسی مخالف دوستیابی نیست واسلام هیچ گاه مستقیما روی این مطلب دست نگذاشته که شبکه بستر فساد اجتماعی است .(در ضمن هدف وسیله را توجیه نمی کند)

دوستیابی در اسلام مبانی دارد گاهی چهره به چهره است در این ارتباط همه چیز شکل می گیرد دوستی و محبت و صفا رد وبدل کردن است .در این شبکه ها رابطه شکل نمی گیرد.

مخالف : قدرت گرفتن فیس بوک برای دولت ایران خطرناک است

دلایل : 1 آزاد بودن بحث ها

2 عدم نظارت مدیران ( حتی درصورت نظارت باتوجه به معیارهای متفاوت از ملاکهای اسلامی –ایرانی نظارت بازهم موردقبول دولت ایران نیست .)

3 هدف اصلی طراحان فیس بوک ، نفوذ سایبری درکشورهای درحال توسعه نظیر ایران بوده است

دفاعی داری بسم الله ...

 

باید همه ی آن تیره دلان مغرور و متکبر را به زانو در آورم...

 " ای خدا ! من باید از نظر علم از همه بهتر باشم مبادا دشمنان مرا از این راه طعنه زنند بایدبه آن سنگدلانی که علم را بهانه می کنند و به دیگران فخر می فروشند ثابت کنم خاک پای من هم نخواهند شد ، باید همه ی آن تیره دلان مغرور و متکبر را به زانو در آورم و آنگاه خود خاضع ترین و افتاده ترین فرد روی زمین باشم "



منبع : مرگ از من فرار می کند - شهید مصطفی چمران

چهل ساعت درپناه شهدا

وقتی که ثمره ی جشن های فرهنگی شهرداری تهران به مناسبت میلاد امام زمان (عج) این باشد:  

 

وقتی بی حیائی و بی عفتی بشود فرهنگ رایج نقش آفرینان فرهنگ و هنر یک کشور اسلامی 

وقتی هر که عشوه گری اش بیش نقش آفرینی اش بیشتر:  

 

وقتی قرار کلاس های تفکیک شده ی عقیدتی خواهران و برادران زمان انقلاب و جنگ، جای خود را بدهد به قرارهای شرم آور و رقت بار فیس بوکی: 

وقتی قبور مطهر شهدای عزیز، بشود چراگاه توله سگی که همراه عزیزش به گردش آمده: 

 

 

وقتی بهشت زهرا (س) بشود محل گرفتن چنین عکس های یادگاری ای که فوکوس آن روی لنگ های هوا شده چهار ... از جمله بیتا بادران و نیوشا ضیغمی باشد: 

 

تف بر غیرت من اگر ساکت بنشینم و بی تفاوت باشم

تحصن چهل ساعته در بهشت زهرای (س) تهران

قطعه 53 ، ردیف 14 ، شماره 85

از نماز صبح 5 شنبه بیست و چهارم تا نماز عشاء جمعه بیست و پنجم شهریور نود

حداقل کار، اطلاع رسانی است 

 

× پی نوشت:

1- این حرکت صرفا یک تکلیف دینی است و هرگز اهداف سیاسی را دنبال نمی کند. سیاسی نمودن این اعتراض در حقیقت منحرف کردن و ایجاد تحریف در آن است. " سوء استفاده ممنوع "

به نام اسلام به کام بعضیا...

یک صحنه‌هایی پیش می‌آید، که آدم نگاه می‌کند، آدم آب که اسراف می‌کند،

آب را حرام می‌کند. ولی بعضی اسراف‌ها همه چیز با هم حرام می‌شود. در

مسائل فرهنگی، اگر از بنده بپرسند فکر می‌کنم بیش‌ترین اسراف، ولخرجی،

گناه، در مسائل فرهنگی می‌شود. همه هم دارند کار فرهنگی می‌کنند. در

پادگان‌ها، در دانشگاه، آموزش و پرورش، اداره‌ها، صدا و سیما، ارشاد،

سینماها، همه‌ی اینهایی که روی مغز مردم کار می‌کنند، کار فرهنگی

می‌کنند،‌ من دیشب نشستم، اصول کار فرهنگی را نوشتم. اصول زیادی است،

شاید پنجاه شصت اصل باشد.

اگر کشور ما طبق این اصول عمل کند، نه به عنوان اینکه من حالا کسی هستم،

من مقام رسمی در کشور نیستم. اما یک معلم قرآن هستم، به لطف الهی! و سعی

می‌کنم هر چه می‌گویم از قرآن بگویم. یعنی کسی اگر انجام ندهد، باید در

مقابل قرآن جواب بدهد. خیلی هم کاری به مسائل سیاسی و اقتصادی و نمی‌دانم

سلیقه‌های فردی و حزبی ندارم. مثلاً وقتی لای قرآن را باز می‌کنیم، مثلاً

می‌بینیم ما به این آیه می‌خوریم، یا نمی‌خوریم. اصول کار فرهنگی بحث

خوبی است. اگر خدا قبول کند و اثر کند، بیش‌ترین صرفه‌جویی می‌شود. حالا

ما حدود چهارده میلیون محصل داریم، حدود یک میلیون معلم داریم، عرض کردم،

همه‌ی اینهایی که کار فرهنگی می‌کنند، دانشگاه و حوزه و در حوزه‌های

علمیه… در مساجد که کار فرهنگی می‌کنند، چقدر کارهای فرهنگی بیخود

می‌شود. به اسم دین و به اسم مذهب، کار غلط می‌شود.  

درسهایی از قرآن - حاج آقا قرائتی

ادامه در پست بعدی....

مشکی هنوزم رنگ عشقه؟

وقتی مشکی مد باشه خوبه

وقتی رنگ مانتو شلوار باشه خوبه

وقتی رنگ عشقه خوبه!

وقتی رنگ کت و شلوار باشه با کلاسه!

وقتی لباس های شب تو مهمونی ها مشکی باشه باکلاسه!

اما

وقتی رنگ چادر من مشکی شد

بد شد!

افسردگی می آورد!

دنبال حدیث و روایت  می گردند

که رنگ مشکی مکروهه!

مشکی تا جایی که برای لباس های شما بود خوب بود و باکلاس به ما که رسید

بد شد؟!

من و متهم می کنید به افسردگی به دل مردگی؟

و من توی زندگی دنباله لحظه ای هستم که افسردگی گرفتم به حکم شما!

چرا حجاب را مساوی با افسردگی می دانید!

 دوست دارم چادر مد شود

مشکی رنگ عشق باشد

عشق به خدا بدون افسردگی!

قشنگه